هکر و Cracker
ابداع واژه نفوذگر (Hacker ) به دهه شصت میلادی در دانشگاه MIT باز می گردد که در آن زمان نفوذ گر یا هکر بدین گونه تعبیر می شد :
Hacker یا نفوذگر کسی است که از سرکشی کردن به جزئیات سیستم های قابل برنامه ریزی و نفوذ و رسوخ در آن لذت می برد و مصمم به شکست دادن توانایی محاسباتی ماشین در مقابل هوش و ذکاوت بشری خویش است، فردی که با سماجت و به گونه ای لجوجانه شیفته برنامه نویسی است . نفوذگر بدخواه نیست و صدمه نمی زند .
در آن دوران این افراد نه تنها بدنام و مورد غضب و نفرت نبودند بلکه از آنها به نیکی و احترام یاد می شد. در اواخر دهه هشتاد میلادی جنبش نفوذگری ( Hacktivism ) در شبکه به سوی فعالیت های ضد امنیتی و ضد انسانی گرایش پیدا کرد . در آن زمان وقتی در رسانه ها از از واژه ی نفوذگر یاد می شد در ذهن مخاطبین تصویر یک دزد کامپیوتری یا مخرب نابکار تجسم می یافت ، این ذهنیت با پیشینه و فرهنگ نفوذگری که در اصل به نخبگان رشته کامپیوتر تعلق داشت ناسازگار بود و یک اهانت بزرگ به این جمع متخصص محسوب می شد. این موضوع آنهایی را که قبلا از لقب نفوذگر یا هکر به خود می بالیدند به شدت ناخشنود و دلگیر کرد لذا آنان تلاش نمودند مجددا به واژه ی هکر یا نفوذگر روحی مثبت و خوشایند بدهند. برخی از آنها سعس کردند نفوذگر را انسانی مثبت و نخبه بنامند که در جبهه مقابل Cracker قرار می گیرد . Cracker موجودی بی ارزش و بیماری است که با فراگیری برخی از مهارتهای نفوذگری به کارهای بی ارزشی مانند دزدیدن User id & Password دیگران ، مزاحمت و عملیات غیر قانونی و ضد اخلاقی می پردازد و با شکستن حریم امنیت یک سیستم اهداف غیر شرافتمندانه ی خود را دنبال می کند.